چپ در بزنگاه تاریخ
گردش به راستِ قریب به اتفاقِ چپ ایران در مقطع ۱۳۵۷ پیامدهای مرگباری بهمراه آورد که بزرگترین و غمبارترینِ آنها فقدان یک رهبری انقلابی بر امواج مبارزات پرشکوه تودهها بود.
در نتیجه، کسانی که تودههای بپاخاستهی ایران را به زیر پرچم خود کشاندند، نه چپها بلکه درست برعکس، راستها بودند. راستهایی که پشت درهای بسته به خدمت امپریالیستها درآمده و با چراغ سبز آنها پا به میدان گذاشتند. عدهئی دیگر از راستها هم به پادوییِ آنها درآمدند و مجموعا آن حرکت بزرگ تاریخی را به شکست کشاندند.
بجای تشخیص دشمنان انقلاب مردم ایران و بسیج تودهها در برابر آنها، بخش اعظم چپ در آن ایامِ سرنوشتساز مجذوب «بهار آزادی» شده بود و داشت روزهای خوشِ «کار آرام سیاسی» را جشن میگرفت. ناتوانیِ چپ ایران در اتخاذ سیاستی درست و انقلابی چه در قبال مبارزات تودهها و چه در قبال دشمنانشان— که در آن مقطع زیر عبای گشاد روحانیت پنهان شده بودند— سبب شد تا آن همه عزم و آن همه دلاوری تودهئی به بیراه کشیده شود.
بطوریکه پیداست تاریخ در حال تکرار شدن است:
تودهها در میدان
راستها پا در میان
چپها سرگردان